آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
موضوعات
آرشیو
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
|
اون یه دونه یوسفی هم که برگشت به کنعان اش
استثنا بود ! تو غمت روبخور !! …
.
.
.
سفارش یارو به فرزندش :
برو مسجد هم نمازت رو بخون هم کفشاتو عوض کن !
.
.
.
مشتری: این کت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکی چنده؟
فروشنده: وای وای!! …
.
.
.
این روزا ریاضیم خیلی ضعیف شده
نمیدونم چرا
ولی دیگه نمی تونم آدم حسابت کنم !
.
.
.
به یارو میگن امتحان رانندگی قبول شدی ؟
میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار ، سروان رفته تو کما
منتظرم برگرده ببینم چی میشه !
.
.
.
بگذار قلم را به غزل بسپارم
شاید گره ای باز شود از کارم
پرسید: مگر تو هم غزل می گوئی؟
گفتم: په نه په! فقط رباعی دارم !
.
.
.
توجه :
ظرفیت کوچه علی چپ پرشده است
لطفا دنبال کوچه ی دیگری باشید !
.
.
.
هرلحظه زند نفوس بد، مادرزن / باشد همه نقش خود بلد، مادرزن
یک بشکه عسل هم نـَبـُود کارگشا / درمشکل حل یک عدد مادرزن!
.
.
.
باید دل من بسوزد و دل بشود / تا این که مقابل تو قابل بشود
من شعر سروده ام فقط، شرمنده / در وصف تو باید آیه نازل بشود!
.
.
.
یارو از باباش میپرسه ، بهترین پسرِ دنیا رو داشتن چه حسیه؟
گفت نمیدونم برو از مادر بزرگت بپرس!
.
.
.
اگه تو رو دوست دارم خیلی زیاد ،خاک بر سرم !
اگه تو اونی که دلم میخواد ، حتماً خرم !
.
.
.
این قدر که گیج می زنم بعد از تو / خود را به خلیج می زنم بعد از تو
تو جام شراب می زنی بعد از من / من آب هویج می زنم بعد از تو !
.
.
.
پسر: عزیزم امروز میای خونه ما باهم درس بخونیم؟
دختر: نمیشه، باید درس بخونم !
.
.
.
یه راه خوب برای فراموش کردن اونیکه دوستش داری
ولی به هر دلیلی باید فراموشش کنی
سراغ داری !؟!؟
.
.
.
یارو یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید:
شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج
سر کوچه چراغی مأمور بود؟
پسر گفت: چرا!؟ یارو گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم !
.
.
.
دخترها تو زندگی شون جز شوهر چیزی نمی خوان
ولی به شوهر که رسیدن همه چی می خوان !!
.
.
.
بعضیها علاوه بر”کودک درون” یک عدد “کرم درون” هم دارن
که بعضی وقتا “بعضیکار ها” رو میکنه که نباید بکنه ….!!
.
.
.
پدر به دختر :
دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی ؟؟
دختر : دارم ماهو میبینم بابایی !
پدر : پس بی زحمت به ماهت بگو ماشینشو خاموش کنه ، صداش نمیذاره بخوابیم!
.
.
.
زنه شوهرشو میبره دکتر
دکتر به زنه میگه: خانم، نباید هیچ استرسی به شوهرتون وارد بشه
باید خوب غذا بخوره، هرچی که میخواد براش فراهم بشه
و برای ۱ سال هیچ بحث و دعوایی سر هیچ موضوعی
حتی سر طلا و سکه و ماشین و خونه هم نباید با هم داشته باشن.
تو راه برگشت مرده میپرسه: خانم دکتر چی گفت؟
زنه میگه : هیچی، گفت تو هیچ شانسی برای زنده موندن نداری!
.
.
.
مکالمه دو پسر :
پسر اول: چقدر خپل شدی مرتیکه …
شبیه خرسای قطبی شدی الاغ….
کمتر بخور ، از صبح تا شب مثل گاو آت و آشغال میخوری
معلومه انقدر دایره میشی دیگه …
پسر دوم : خفه شو عوضی. حرف تو زر مفت هم نیست
( محکم تر شدن دوستی بین دو پسر و تموم شدن مکالمه با خنده )
مکالمه دو دختر :
دختر اول: خوشگلم یه مقدار تپل شدی ولی بهت میاد عزیزم …
دختر دوم: تو هم دماغت بعد عمل یه ذره زیادی کوچیک شده ولی بازم خوشگلی نانازم
( از فردای روز مکالمه هیچ رابطه ای بین دو دختر مشاهده نشده )
به نیوتن گفتند: چرااز افتادن سیب تعجب کردی؟ گفت: آخه من زیردرخت گلابی نشسته بودم!
یارو می ره بانک چک خورد کنه، مسئول بانک ازش می پرسه چک سیباس؟ حیف نون می گه نه، مال گردوهای پارساله!
به طرف می گن: ای زن ذلیل! چرا تو شستن ظرف ها به زنت کمک می کنی؟ میگه خوب اونم تو شستن لباس ها کمکم می کنه!
از دختره می پرسن شوهر چند حرف داره؟ میگه اگه پیدا بشه حرف نداره!
حیف نون با غضنفر شطرنج بازی می کنه، شاه دق می کنه!
مطالب پربازدید
نظرسنجي
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان
تبلیغات متنی