آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
موضوعات
آرشیو
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب
درباره ما
|
در بین هنرمندان ایرانی، کم نیستند کسانی که شریک زندگی خود را از دنیای هنر انتخاب کرده و زندگی مشترک خود را اینگونه رقم زدهاند. ازدواج هنرمندان گرچه خبرهای بسیار با خود به همراه دارد، اما همواره یکی از جذابترین بخش زندگی هنرمندان است. نکته جالب توجه در این گونه ازدواجها، پرورش فرزندان هنرمند است تا جایی که لیلی رشیدی و باران کوثری از جمله بازیگران مطرح سینمایی هستند. در ادامه این مطلب میتوانید با برخی از زوجهای هنری آشنا شوید.
امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی
الیکا عبدالرزاقی گرچه لیسانس ادبیات نمایشی دارد و در پرونده کاریاش آثار بسیاری ثبت کرد است، اما حضورش در مجموعه قهوه تلخ چنان زیبا بود که بسیاری او را برای بازی در همین نقش میشناسند. او که همچون بسیاری از بازیگران فارغالتحصیل آموزشگاه هنری استاد سمندریان است، در فیلمهای فرزند صبح، ویلای من، میوه ممنوعه و مرد هزار چهره بازی کرده است. امین زندگانی هم که بازیگر سینما و تلویزیون است در آثاری چون ملک سلیمان، مختارنامه، معصومیت از دست رفته و روزگار جوانی بازی کرده است.
امین حیایی و نیلوفر خوشخلق
حیایی سال ۷۰ با فیلم دو همسفر به دنیای بازیگری آمد و خوشخلق در سال ۷۹ با فیلم مونس. حیایی که در پرونده کاری خود آثار بسیاری به ثبت رسانده است، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ از آن خود کرد. البته حیایی به بازیگری اکتفا نکرده و وارد عرصه موسیقی نیز شده و تاکنون ۲ آلبوم روانه بازار کرده است.
محمدرضا شریفینیا و رز رضوی
با آنکه مدتها از جدایی محمدرضا شریفینیا و آزیتا حاجیان میگذرد، اما همچنان همگان همسر شریفینیا را بازیگر نقش مادر دزد عروسکها میدانند و خبر ازدواج او با رز رضوی کمتر رسانهای شد. رز رضوی که سال پیش با شریفینیا ازدواج کرده، این روزها در مجموعه کلاه پهلوی بازی میکند و در کنار شریفینیا روزگار میگذارند. ملیکا و مهراوه شریفینیا دختران شریفینیا و حاجیان هستند و شریفینیا از ازدواج دوم خود فرزندی ندارد.
علی مصفا و لیلا حاتمی
علی مصفا و لیلا حاتمی، شناختهشدهترین زوج هنریاند که هر دو در خانواده هنری پرورش یافتهاند. علی مصفا فرزند مظاهر مصفا و دکتر امیربانو کریمی است و لیلا حاتمی نیز تنها فرزند علی حاتمی و زری خوشگام است. حاصل ازدواج این دو زوج هنری، مانی و عسل است. آخرین کار هنری علی مصفا بازی در فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی است و در حال حاضر نیز فیلم «پله آخر» به کارگردانی وی اکران شده است. لیلا حاتمی نیز علاوه بر حضور در فیلم «پله آخر» در فیلم «سر به مهر» به کارگردانی هادی مقدمدوست نیز بازی کرده است.
رامبد جوان و سحر دولتشاهی
رامبد جوان، هنرپیشه، مجری و کارگردانی است که نامش همواره با شیطنتهای خاص او همراه است. جوان که با نقش «فرید صباحی» در مجموعه خانه سبز شناخته شد، این روزها به خاطر بازی در فیلم «گناهکاران» به کارگردانی فرامرز قریبیان سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد. البته سحر دولتشاهی نیز از انتخاب در جشنواره فیلم فجر بینصیب نبوده است و بازی در فیلم طلا و مس (همایون اسعدیان) برایش کاندیداتوری جایزه بهترین بازیگر نقش دوم زن را به همراه داشت.
نیما فلاح و سحر ولدبیگی
بدن نرم و نوع بازی نیما فلاح او را از سایر بازیگران متمایز میکند و همین موضوع باعث شد تا در مجموعههای طنزی چون ساعت خوش، جنگ ۷۷ و ببخشید شما به خوبی بدرخشد و مدیری را از خود راضی نگه دارد. هرچند که سحر ولدبیگی نیز تا مدتها در مجموعههای مدیری حضور داشت و به طنزهای پاورچین و نقطهچین جذابیت بسیار میبخشید.
مهراب قاسمخانی و شقایق دهقان
مهراب نویسنده مجموعه «پاورچین» بود و شقایق بازیگر این مجموعه. همین حضور باعث آشناییشان و زمینه ازدواجشان را فراهم کرد. شقایق دهقان علاوه بر بازی در این مجموعه، کارهای غالبا طنزی چون مسافران، دزد و پلیس، ساختمان پزشکان و باغ مظفر نیز در پرونده خود دارد. مهراب قاسمخانی نیز که با نگارش مجموعه ۹۰ قسمتی شناخته میشود نگارش مجموعههای بسیاری را در پرونده کاری خود ثبت کرده است. حاصل این ازدواج «نویان» است.
محمود پاکنیت و مهوش صبرکن
پاکنیت با فیلم «گشتیها» به عرصه بازیگری وارد و با «روزی روزگاری» شناخته شد. او که نشان درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد، همسر مهوش صبرکن، بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر است.
حمید سمندریان و هما روستا
مرحوم حمید سمندریان را به حق پدر تئاتر میدانند چرا که هنرمندان بزرگی چون عزتالله انتظامی، رضا کیانیان، مهدی هاشمی، شهاب حسینی، قطبالدین صادقی و حمید فرخنژاد زیر نظر او شاگردی کرده و درس آموختهاند. سمندریان بین سالها ۵۱ تا ۵۷ به دعوت پروفسور رگنبرگ استاد دانشگاه مونیخ و کارگردان تئاتر به انستیتو گوته دعوت شد و نمایشنامههای بسیاری را با بازیگران آلمانی روی صحنه برد. این هنرمند ارجمند، امسال از بین ما رفت و فعالیتهای او را همسرش پی گرفته است. روستا علاوه بر فعالیت در رشته تئاتر، در فیلمهایی چون پرنده کوچک خوشبختی، از کرخه تا راین و تمام وسوسههای زمین نیز بازی کرده است. حاصل ازدواج این دو هنرمند، کاوه سمندریان است.
امیر جعفری و ریما رامینفر
جعفری در کنار بازیگری، طرفداری از تیم محبوبش را فراموش نکرده و همواره و در موقعیتهای مختلف استقلالی بودنش را به همه یادآوری میکند. او که در کنار ریما رامینفر زوج محبوبی را تشکیل داده است، در فیلمهایی چون قاعده تصادف، نفوذی، بیپولی و مکس نیز بازی کرده است. رامینفر نیز با بازی در مجموعه پایتخت طرفداران بسیاری به دست آورده و این روزها همه منتظرند تا دومین مجموعه پایتخت را در ایام نوروز مشاهده کنند. رامینفر که مادر یک پسر ۶ ساله است، برای حضور در مجموعه پایتخت فرزندش را برای مدتی تنها گذاشته و تلاش میکند تا بار دیگر اثری درخور از خود ارائه دهد.
پیمان قاسمخانی و بهاره رهنما
پیمان قاسمخانی را بیشتر با فیلمنامههایی که نگاشته میشناسیم در صورتی که او در فیلم «زندگی مشتری آقای محمودی و بانو» بازی و این تجربه را نیز در پرونده هنری خود ثبت کرده است. البته پیش از آن قاسمخانی در فیلم عاشقانهها نیز حاضر شده و از آموختههای علیرضا داوودنژاد بهره برده است. البته بهاره رهنما نیز علاوه بر بازیگری، نویسنده هم هست و همواره یکی از پایثابتهای نشریات. پریا، فرزند این زوج هنری است.
پژمان بازغی و مستانه مهاجر
پژمان بازغی بیش از مستانه مهاجر شناخته شده است. هر چه باشد بازغی بازیگر است و مهاجر در پشت صحنه و مسئول تدوین است. کار مهاجر در فیلمهای زندگی خصوصی، دختر شاهپریون، سوت پایان، آتش بس و سوپراستار ستودنی است. بازغی نیز با اینکه فارغالتحصیل رشته مهندسی صنایع از دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی امیرکبیر است اما در نقشهای خود به خوبی درخشیده تا جایی که آثاری چون ندارها، دولت مخفی، دوئل و سربازهای جمعه را در پرونده کاری خود ثبت کرده است.
مسعود رایگان و رویا تیموریان
زوجی هنری که بش از آنکه بازیگر سینما و تلویزیون باشند، بازیگر تئاترند و برای این هنر صحنه زحمات بسیار کشیدهاند. البته رایگان در آثاری چون مدار صفر درجه، سقوط یک فرشته، سنتوری، خونبازی، گلچهره و بوسیدن روی ماه حاضر شده است و تیموریان نیز در فیلمهای زندان زنان، گزارش یک جشن، سنتوری، شب دهم و کافه ستاره بازی کرده است. این زوج در مجموعه شمسالعماره نقش زوج عاشقپیشهای را بازی میکردند که در نوع خود، جالب و دیدنی بود.
محسن قاضیمرادی و مهوش وقاری
قاضی مرادی، فارغالتحصیل مدرسه عالی مدیریت تهران است و بازی در سینما را از سال ۱۳۵۱ با فیلم «حسن سیاه» کارش را آغاز کرده است. مهوش وقاری، همسر او نیز در فیلمهای بسیاری بازی کرده و یکی از چهرههای هنری شناخته میشود.
مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی
این زوج هر دو از دیار اصفهان وارد عرصه هنر شدهاند و در نهایت با یکدیگر ازدواج کردند. پاکدل دانشجوی انصرافی رشته گرافیک دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکز است و در مجموعه محمد(ص) به کارگردانی مجید مجیدی بازی میکند. بهنوش طباطبایی نیز لیسانس مهندسی کامپیوتر دارد و دوره بازیگری را در دانشگاه تهران گذرانده است. تئاتر برهان آخرین کار مشترک این زوج هنری است که با استقبال بسیار مخاطبان روبرو شد.
فرهاد آئیش و مائده طهماسبی
آئیش از جمله بازیگرانی است که تحصیلات هنری خود را در آمریکا و انگلیس گذرانده و پس از ۲۷ سال و در سال ۷۶ به همراه همسر خود به تهران آمده است. بازی در فیلمهای مکس، پوپک و مشماشالله، زندگی با چشمان بسته و سریال قصههای در شهر از جمله کارهای اوست. طهماسبی نیز فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته خبرنگاری با گرایش تئاتر و علوم سیاسی است. طهماسبی که علاوه بر بازیگری، کارگردانی تئاتر نیز انجام میدهد آثاری چون پارکوی، سنتوری و ماهیها عاشق میشوند را در پرونده کاری خود دارد.
فلورا سام و مجید اوجی
مجید اوجی، تهیهکننده است و فلورا سام بازیگر. سام در مجموعههای شیخ مفید، روزهای زندگی، همسایهها، شبی از شبها، نشانی و ماه عسل ایفای نقش کرده و سریال توطئه فامیلی، آخرین کار اوست؛ اثری که نگارش آن را نیز خودش بر عهده گرفت. فلورا سام در فیلم راز پنهان کارگردانی را نیز تجربه کرده است. مجید اوجی نیز تهیهکننده فیلمهایی چون توطئه فامیلی، ماه عسل و نشانی بوده است.
تهمینه میلانی و محمد نیکبین
تهمینه میلانی که همگان او را به عنوان کارگردان میشناسند، در پرونده کاری خود فیلمنامهنویسی، منشی صحنه، طراحی صحنه و لباس و تهیهکنندگی فیلم را نیز تجربه کرده است. محمد نیکبین تهیهکننده بیشتر آثار اوست و این زوج هنری دختری به نام جینا دارند.
خانم فخرالتاج ملکه دربار همایونی این روزها بسیار پرمشغله است و بعد از سه سال بازی در مجموعه «قهوه تلخ» نه تنها به استراحت فکر نمی کند بلکه این شب ها مشغول بازی در نمایش «۳۳ درصد نیل سایمون» است و روزها هم به تمرین نمایش «بازرس هاند واقعی» به کارگردانی برادرش بورژین عبدالرزاقی می پردازد.
الیکا عبدالرزاقی از بازیگران خوش اخلاق و دوست داشتنی تئاتر است که پس از سال ها تلاش و تجربه امروز به یکی از چهره های مطرح تبدیل شده است. قرار بود ۱۸ مرداد روز تولدش، با او صحبت کنیم اما میسر نشد. اگرچه این بازیگر فعلا قصد ندارد اخبار داغ زندگی شخصی اش را رسانه ای کند اما ما همینقدر به طرفدارانش می گوییم که برای اولین بار خبر ازدواجش را به تماشا گفته است. با او از تئاتر، قهوه تلخ و زندگی شخصی اش حرف زدیم. حرف های خواندنی زیادی دارد. حالا دیگر قهوه تلخ تمام شده یا به قول الیکا به ته فنجان رسیده است.
چطور با مهران مدیری آشنا شدید؟
سال ها پیش تئاتری روی صحنه داشتم در تئاتر شهر که بازیگران تیم مدیری آنجا بودند. من نقشم کمدی بود کار مرا دیدند و خوششان آمد. اتفاقا همان سال در جشن دنیای تصویر به عنوان چهره های تازه معرفی شده بودم. بعد از این آشنایی راستش من خیلی مایل به کار طنز نبودم چون کلا مسیر دیگری برای خودم در نظر گرفته بودم و از اینکه در کار کمدی کلیشه شوم اصلا راضی نبودم ولی الان خودم یکی از اعضای گروهم. کامل «باغ مظفر» را کار کردم به ترتیب بعد از آن در همه کارهایش حضور داشتم به جز مرد دو هزار چهره.
تجربه بازی برای سریال شبکه نمایش خانگی را دوست داشتید؟
اواسط تمرین زمانی که قرار شد کار ما از شبکه نمایش خانگی پخش شود من خیلی دلم گرفت که چرا کار به این خوبی نباید از تلویزیون پخش شود. آن زمان تصور می کردم پخش از تلویزیون تاثیر بسزایی در روند کاری من و پیشنهادهای بازیگری و حتی شناخته شدن من دارد ولی الان نظرم ۱۸۰ درجه عوض شد چون حالا تمام مردم ایران با «قهوه تلخ» مرا می شناسند و اتفاقا شبکه نمایش به شناخته شدنم کمک بیشتری کرد. این برایم خیلی جالب توجه بود که نام «قهوه تلخ» آنقدر همه جا پیچید و حتی مردمی که سریال را مرتب هم دنبال نمی کردند، برای حس کنجکاوی شان هم که شده پیگیر چند قسمت از این مجموعه بودهاند. خوبی پخش از شبکه نمایش این است که وقت مردم دست خودشان است. یادم می آید وقتی «پاورچین» پخش می شد من همیشه سر کار بودم و هیچ وقت هیچ قسمتی از این سریال را ندیدم. همه اینها دست به دست هم داد تا «قهوه تلخ» نه تنها مهجور نشد بلکه بیشتر از حد انتظار من بین مردم جا باز کرد و این یک اتفاق خوب برای کار من بود.
همین باعث شد در یک مجموعه دیگر شبکه نمایش حاضر شوید؟
نه. چون این روند در «ساخت ایران» برایم دنباله دار نبود زیرا نقش آنچنانی در این مجموعه نداشتم. یعنی اول قرار بود یکی از نقش های اصلی را بازی کنم اما رفته رفته روند تغییر کرد و کار شکل دیگری به خود گرفت اما آنچه بعدا مسلم شد، «قهوه تلخ» نسبت به سایر کارهای شبکه نمایش خانگی محبوب تر شد و برد بیشتری بین مردم داشت. این اثر برای من از آنجا مشهود شده که مثلا اگر در صفحه های مجازی پیج نمایش «۳۳ درصد نیل سایمون» را انتخاب می کنم پیغام هایی می آید که نشان می دهد اسمم آنقدر شناخته شده که به این بهانه افراد دیگری هم سراغ این صفحه می روند. الان دیگر شبکه خانگی را به تلویزیون هم ترجیح می دهم. اگر اتفاق حاشیه ای نیفتد و آزار و اذیتی در کار نباشد، شبکه نمایش قطعا پیشرفت خواهد کرد. در واقع در کنار تلویزیون، سینما و تئاتر شبکه نمایش خانگی گزینه ای است که به حق انتخاب بیشتر مردم کمک می کند.
نام مهران مدیری چقدر در موفقیت کارتان موثر بود؟
قطعا خیلی موثر بوده اما من بیشتر فکر می کنم کار موفق به جذب مخاطب کمک می کند نه نام موفق. مدیری اگر این مجموعه را خیلی ضعیف هدایت می کرد، مردم بعد از دو قسمت، دیگر کار را نمی خریدند. از طرفی هم بلندی نام او به خاطر کیفیت تیم خوب اوست که مدیری در این مورد هم واقعا زحمت کشید و من تیم این آدم را تحسین می کنم نه فقط شخص مدیری را.
«قهوه تلخ» برای شما یک شانس بود؟
شانس دیگر کلمه مناسبی برای من نیست شاید خیلی ها مرا بازیگر «قهوه تلخ» می دانند. در واقع من با این سریال مشهور شدم ولی کارم را از سال ۷۶ شروع کردم. شاید حافظه مردم این گذشته را به یاد ندارد و همین باعث شده مردم فکر کنند من تازه بازیگر شده ام اما آنچه برای خودم معلوم است اینکه همین گذشته باعث شد امروز توانایی ام را ثابت کنم. شانس شاید وقتی برای من مناسب بود که من سال ۷۶ جایزه بهترین بازیگر زن تصویر سال را می گرفتم.
برویم سراغ کاری که الان مشغولش هستید، یعنی تئاتر «۳۳ درصد نیل سایمون»
بازی در «۳۳ درصد نیل سایمون» از اتفاقات خوب تئاتری ام بود. این نمایش در رابطه با روابط کلی و پیچیده بین زن و مرد است که سعی دارد با نشان دادن دو گونه متفاوت زون و شوهری نقطه ابهاماتی که در اغلب زندگی های مشترک وجود دارد، روی صحنه نشان دهد و من نقش دوم زن نمایش هستم. خیلی ها معتقدند این کار فمینیستی و زن محور است در حالی که وقتی به خودمان رجوع کنیم می بینیم ما زن ها وقتی در چنین شرایطی قرار می گیریم اغلب عکس العمل مان همین است. خیلی ها این صحنه ها را در زندگی شان دیده اند.
شما از شاگردان استاد سمندریان بودید؟
بله، من از سال ۷۶ و برادرم از سال ۸۳. ما از شاگردان ایشان بودیم و به نظرم دوره ما از دوران طلایی کلاس های ایشان بود.بعد از فوت ایشان خیلی ها داعیه شاگردی ایشان را داشته اند که متاسفانه درست نبود.
من احساس می کنم آنقدرها هم ناخوشایند نیست. در نسل های گذشته هم قطعا افرادی بودند که نوشین را حتی از نزدیک هم ندیده و آربی آوانسیان را هم فقط نامش را شنیده اند اما پای صحبت شان که می نشینی آنقدر خاطره تعریف می کنند که شنونده را حسرت به دل می کنند. گارد گرفتن نسبت به این ماجرا، کوچک کردن شخصیت استاد است چون این مسئله چیزی را ثابت نمی کند و تنها می تواند افتخاری برای آن مدعی باشد.
خودتان ترجیح می دهید بیشتر در چه قالب هایی بازی داشته باشید؟
هنوزآنقدرخودم را محک نزده ام که ببینم در چه ژانری موفق هستم. پرویز پرستویی از آن دسته آدم هایی است که وقتی نقشی کمدی در فیلم هنرمند بازی می کند کسی انتظار ندارد در آژانس شیشه ای آنطور ظاهر شود اما چون پرویز پرستویی بود این مسئله پذیرفته شد که می توان رویش حساب کرد. در واقع کارگردان به او اعتماد کرد. من هنوز برای رسیدن به این مرحله خیلی زمان لازم دارم. یا مثلا فتحعلی اویسی همیشه بایگر نقش های اکشن منفی بود و همه او را به عنوان یک کاراکتر خشن و سخت می شناختند اما توانست در نقش اول مجموعه کمدی به عالی ترین شکل ممکن حضور داشته باشد و همه را با قابلیت هایش متعجب کند. من چنین آدم هایی را تحسین می کنم. از طرفی هم کم هستند کارگردانانی که بتوانند چنین اشخاصی را شناسایی و به آنها اعتماد کنند و این قدرت را داشته باشند که بازیگر را از کلیشه خارج کنند.
کارگردانی که دوست دارید برایش بازی کنید، کیست؟
بهمن فرمان آرا. همه کارهایش را دوست دارم.
بازی کدام بازیگر را بیشتر دوست دارید؟
هر فیلمی را که بدانم آل پاچینو در آن بازی می کند، حتما می بینم ولی خیلی تک بعدی نیستم. گاهی بازی بازیگران را در برخی فیلم هایشان دوست دارم. مثل کالین فرث در «سخنرانی پادشاه». البته بازیگران انگلیسی با لهجه انگلیسی را هم همیشه تحسین می کنم.
کمی به عقب برگردیم چطور شد که بازیگر شدید؟
در نوجوانی تفریحاتم مختلف بود. من عاشق شعر خواندن بودم و برای صدایم همیشه اعتماد به نفس داشتم. در مدرسه سر صف سرود می خواندم و دوست داشتم با صدای بلند اشعار فروغ و مشیری را برای همه بخوانم اما کلاس بازیگری پیشنهاد مادرم بود. او بازیگری را دوست داشت. وقتی نام کلاس سمندریان را در روزنامه ها می دیدم مادرم می گفت من از این آدم نمایش های خوبی دیده ام بد نیست کلاس هایش را امتحان کنی. روز اول تفننی رفتم گفتند تا زمانی که کلاس ها شروع شود باید چندت نمایشنامه بخوانی. من هم هر چه می توانستم بار اطلاعاتم را بالا بردم. وقتی به استاد گفتم این نمایشنامه ها را خوانده ام باورش نمی شد و گفت باید تا فردا خلاصه همه آنها را برایم بنویسی. خوشبختانه توانستم از این امتحان سربلند بیرون بیایم.
انگار حسابی مشغول کار هستید. زندگی شخصی چطور؟ به ازدواج فکر نمی کنید؟
خبرهایی در راه است.
باید منتظر خبر ازدواج باشیم؟
(می خندد) بله.
پس شنیده های ما مبنی بر ازدواج شما با امین زندگانی درست است؟
(می خندد) بله.
قهوه تلخ و قلب یخی دو مجموعه موفقی بودند که نیمه راه دچار بحران شدند. قهوه تلخ خودش را نجات داد و قلب یخی کلا مسیرش تغییر کرد. فکر می کنید چه اتفاقی باعث شد مجموعه شما از هم نپاشد؟
این اتحاد یک اتحاد تیمی بود. من برای گروه قلب یخی نمی توانم نام تیم را به کار ببرم چون آنها بیست سال با هم کار نکرده اند و امروز و دیروز به هم نرسیده اند به همین خاطر سابقه ای از قبل کنار هم نداشتند که بخواهد روی کارشان اثر مستقیم بگذارد. «قهوه تلخی»ها با هم سال هاست که تعامل دارند و واقعا مثال دیگری کنار اینها وجود ندارد. حالا اگر حواشی و مسائلی پیش آید قاعدتا این تیم جور دیگری رفعش می کنند البته چه بهتر که در این بین دولتمردان هم حمایت کنند تا این کارآفرینی که از طریق شبکه نمایش برای صدها نفر در سراسر کشور پیش آمده و عوامل کار در سریال ها، موسسات پخش در شبکه نمایش و سوپرمارکت ها و کلوب هایی که از این طریق درآمد کسب می کنند به نان بری تبدیل نشود.
سری دوم تصاویر افتتاحیه سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر با حضور بازیگران و هنرمندان
مطالب پربازدید
نظرسنجي
مطالب تصادفی
عضويت سريع
لینک دوستان
تبلیغات متنی